فروشگاه اينترنتي زين شاپ
بزرگترين فروشگاه اينترنتي كشور

سایت بهترین ابزار


 
تاريخ : ۱ خرداد ۱۳۹۸

۱.تعريف اعتماد به نفس

همانطور كه از واژه اعتماد به نفس پيداست يعني اعتماد به خود داشتن و در رفتار و تصميمات به خود اعتماد كردن. اعتماد به نفس احساسي محيطي است و برگرفته از تاييدي است كه فرد از اطرافيان خود در محيط دريافت مي كند. بواسطه محيطي بودن اعتماد به نفس، فرد مي تواند در محيط كار خود اعتماد به نفس داشته اما با افراد خانواده خود و يا دوستان اعتماد به نفس (اعتماد به خود) نداشته باشد.

اعتماد به نفس اولين بار با نشان دادن استعدادهاي ذاتي بروز ميكند به نحوي كه كودك و نوجوان با خوش صحبتي، هوش بالا، استعداد در رياضيات و علوم، استعداد هاي ورزشي، استعداد در موسيقي، شيطنت هاي شيرين، و با مهرباني و جلب محبت ديگران تاييد و تحسين آنان را برانگيخته و احساس قدرت و محبوبيت مي كند كه اين احساس قدرت و محبوبيت به كودك حس اعتماد كردن به خود، به گفتار خود و رفتار خود مي دهد.

نوعي ديگر از اعتماد به نفس وجود دارد كه كودكان و نوجوانان در اثر توانايي در آزار اطرافيان، تخريب، و دزدي اموال در خود احساس مي كنند. اين كودكان و نوجوان بدليل توانايي اي كه در خود مي بينند اما در ديگر كودكان و نوجوانان مشاهده نميكنند، به قدرت و موقعيتي منحصر بفرد دست پيدا مي كنند كه به آنان حس اعتماد به نفس (اعتماد به خود) مي دهد. 

راه هاي افزايش اعتماد به نفس در جوانان

 

۲.تعريف عزت نفس

واژه عزت نفس از دو كلمه عزت يعني بزرگي و نفس به معني خود فرد تشكيل شده و بيانگر ميزان رشد شعوري و رفتاري فرد در رفتار و گفتار و افكار خود و در اجتماع پيرامون اوست. عزت نفس حسي است كه در طول زمان و پس از بدست آوردن تجربياتي مفيد و بلوغ دهنده بوجود آمده و همواره و در همه جا با فرد همراه و نمايان است.

به همين دليل كودكان و نوجوانان و همينطور جوانان (در سنين آغازين دوران جواني خود) نميتوانند داراي عزت نفس بوده چرا كه ثبات رفتاري در شرايط متفاوت از آنان ديده نشده و انتظار نيز نمي رود. اين يعني كه شروع و پيدايش عزت نفس را به شرط آموزش صحيح رفتاري و افكاري بايد در سنين نزديك به سي سالگي و بعد از آن در فرد متوقع بود.

فرآيند عزت نفس هيچگاه به صرف زيستن و تجربه كردن شروع نشده و بدون الگويي آموزش دهنده و با ثبات قابل ايجاد نيست. بلكه داشتن عزت نفس (بزرگي پايدار وجودي فرد) نيازمند دنباله روي و آموزش از افرادي است كه رفتاري بزرگ منشانه و پايدار در تمامي شرايط و موقعيت ها داشته و به قدري بالغ وآگاه به رفتار خود شده اند كه قادرند آن را به متقاضيان بلوغ و بزرگ منشي نيز آموزش دهند.

متاسفانه عزت نفس بر خلاف اعتماد به نفس مبحثي پيچيده و با ظرافت هاي بسيار است كه يادگيري آن را به صرف استفاده از هوش و استعداد غير ممكن ميسازد. به همين دليل افرادي كه بصورتي خود آموخته به پرورش عزت نفس خود مبادرت ميكنند دچار افراط و تفريط هاي بينشي فراوان شده و مرز بين انسان بودن و سوپرمن بودن را تفكيك و تميز نمي دهند.

با اين وصف، تعريف اين افراد از عزت نفس يعني خود دوست داشتن در حاليكه عزت نفس در واقعيت كلامي خود يعني به درجه اي از آگاهي و شعور پرورش يافته رسيدن كه افراط و تفريط ها با مرزهايي معتدل و پايدار جايگزين شده و فرد بدون نياز به اغراق و يا خساست در احساس، رفتار و افكار بتواند تصميم گرفته و با اطرافيان خود به تعاملي صحيح و بدون سوء استفاده از هيچ يك از طرفين بنشيند.

 

فقدان و افزايش اعتماد به نفس

  •   فقدان و يا كم بودن اعتماد به نفس

نبود اعتماد به نفس و يا كمبود آن همانطور كه پيشتر اشاره شد عاملي محيطي و ژنتيك دارد. هر زمان كه محيط خانوادگي، تحصيلي (مدرسه و دانشگاه)، ورزشي، و يا حرفه اي فرد محيطي خصمانه و منتقد باشد فرد در آن محيط به كمبود اعتماد به نفس دچار خواهد شد در حاليكه در محيطي ديگر ميتواند اعتماد به نفس بالايي داشته باشد.

ناتواني خود فرد در ابراز و استفاده از استعدادها و مهارتهاي فردي نيز كه عمدتا عاملي ژنتيك داشته و برگرفته از اختلالات رشدي و شخصيتي است از ديگر عوامل فقدان و يا كمبود اعتماد به نفس مي باشد. دراين حالت، شاخص و علامت اختلالات شخصيتي و رشدي فرد، ناتواني و ضعف وي در ايجاد ارتباط با اطرافيان سالم خود در محيط خانواده، مدرسه و دانشگاه، و سركار و حرفه اوست.

از ديگر عوامل فقدان و يا كمبود اعتماد به نفس علاوه بر محيطي خصمانه و منتقد و ناتواني در استفاده از استعدادها، كمبود مهارتهاي تخصصي و رفتاري است. افرادي كه اعتماد به نفس پاييني دارند ممكن است مهارتهاي سطحي و اندكي در تحصيل و حرفه و همينطور رفتار خود با ديگران داشته باشند كه باعث شود تفاوتي آشكار ولي منفي و ضعيف بين آنها و همكلاسي ها و همكاران آنان مشاهده شود. اين ضعف تخصصي و رفتاري در هنگام ارتباط نمايان شده و معمولا باعث عقب گرد و پسرفت بيشتر آنان در تحصيل، كار و ارتباط حتي با خانواده و همسر مي گردد.

  •   اعتماد به نفس كاذب

اعتماد به نفس كاذب يعني نشان دادن قدرت و موقعيتي كه برگرفته از مهارتها و استعدادهاي مفيد و واقعي فرد نيست. افرادي كه اعتماد به نفسي كاذب دارند معمولا افراد باهوشي هستند كه با مغلطه، سفسطه و خود بزرگ نمايي سعي در جلب اعتماد، تاييد، و تحسين ديگران دارند. اين افراد ناتواني و بي عرضگي هاي خود در ارتباط موثر و پايدار با خانواده و همسر، كار و تحصيل را پشت مقصر دانستن ديگران، بد شانسي، و بد رفتاري و حق نشناسي ديگران نسبت به خود قايم مي كنند. در عوض بابت موفقيت هايي كه ديگران مسبب واقعي آن موفقيت ها هستند به خود اعتبار و ارزش داده و بدين وسيله تأييد و تحسين ديگران را جلب مي كنند.

افرادي كه اعتماد به نفس كاذب دارند عمدتا دچار انواع اختلالات شخصيتي، بيش فعالي، اختلالات رفتاري دوران كودكي مثل توره و سلوك مي باشند. از خصوصيات بارز اين افراد گرايش به كارهاي بدون سختي و زحمت و يا با سختي و مرارت كم مانند: مشاغل سياسي، تدريس غير تخصصي، و مشاغل بدون عملكرد مستقيم است.

افراد با اعتماد به نفس كاذب اغلب افرادي بسيار دهن بين، كينه توز، بد دل و زير-آب-زن بوده و از اين طريق راه پيشرفت و تعالي شغلي و مالي خود را پيش مي گيرند. خود آموختگي يكي ديگر از نشانه هاي بارز افراد با اعتماد به نفس كاذب بوده چرا كه اين افراد از آموزش به شدت گريزان بوده و تنها به هوش و ريزبيني خود در بدست آوردن مهارتها و يا تسخير فكر و دل ديگران تكيه مي كنند.

  •  افزايش اعتماد به نفس

افزايش اعتماد به نفس به روشي صحيح و سالم نيازمند شناسايي استعداد هاي ذاتي و پرورش مهارتهاي تخصصي و ارتباطي در فرد از طريق آموزش ديدن و پرورشي منسجم يافتن است. با توانايي در استفاده از استعدادهاي ذاتي و مهارتهاي تخصصي و ارتباطي بطور خودكار فرد در خود احساس قدرت و تسلط به محيط كرده و تحسين و  تاييد ديگران را بر مي انگيزد.

  •   درمان كمبود اعتماد به نفس

براي درمان كمبود اعتماد به نفس مي بايست اول از نبود اختلالات شخصيتي و سلوكي اطمينان حاصل كرد كه اين مهم نيازمند مراجعه به روانشناسان باليني و متخصصين شخصيت شناسي است. با وجود اين اختلالات و درمان نكردن آنها، فرآيند پرورش اعتماد به نفسي سالم و پايدار امكان پذير نبوده و فرد در چرخه اي معيوبي  از سعي و تلاش و ناكامي پرسه خواهد زد كه مي تواند منجر به اعتماد به نفس كاذب شود.

بنابراين با اطمينان از نبود اختلالات شخصيتي و سلوكي، گلوگاه هاي ناتواني در شناسايي و ابراز استعدادهاي ذاتي مي بايست كه مورد بررسي و تشخيصي حاذقانه قرار بگيرند. در نهايت پس از شناسايي اين گلوگاه ها فرد ميتواند با دريافت قدمها و پروتكل كاربردي آن گلوگاه ها اقدام به ايجاد و نگهداري اعتماد به نفسي سالم و پايدار در خود بنمايد.

فقدان و افزايش عزت نفس

  • فقدان و يا كم بودن عزت نفس

فقدان عزت نفس بدليل كمي سن و نداشتن تجربه هاي صحيح و كافي امري كاملا طبيعي است. عزت نفس نياز به داشتن زندگي اي فعال و عملي، پرورشي كاملا آگاهانه و منسجم، و گذشت زمان در اين نوع زندگي و پرورش است. به همين دلايل تا زندگي فرد داراي تحرك و فعاليتي عملي و مثبت و تحت آموزشي صحيح نباشد پرورش عزت نفس وي بطوري عملي و نمايان اتفاق نمي افتد.

  • عزت نفس كاذب

هستند افرادي كه تظاهر به داشتن منشي بزرگوارانه و زيبا دارند. اما تفاوت رفتار آنان با اطرافيان نزديك و با محيط بيرون گواه تظاهر و رياي آنها بوده و نشانگر نداشتن نفس و شخصيت به معنايي واقعي بزرگوار است. ظاهري موجّه داشتن اما خلق و خويي متغير و بي ثبات هرگز برابر نفسي عزيز و محترم داشتن نيست.

خودخواهي و خود رأيي نيز وقتي منجر به آزار و بي حرمتي به ديگران و پايمال شدن حق آنان مي گردد از مصاديق داشتن عزت نفس نيست. همواره ميتوان به خوب بودن و بزرگ بودن تظاهر كردن اما داشتن خصوصياتي منفي مثل تعصب و غرض، ناپايداري در حُسن خلق، دهن بيني، قهر و لج بازي، و حسادت و عداوت نشانگر رياكاري و دورويي فرد است.

افزايش عزت نفس

براي افزايش عزت نفس بايد آموزش ديد و اين آموزش را از افرادي گرفت كه صاحب تخصصهاي متفاوت، مهارت هاي متفاوت، و منشي و رفتاري بزرگ و پايدار هستند. اين افراد در هدف گذاري صحيح و چگونگي رسيدن به هدف نيز ياران و راهنمايان بسيار مجرب و آموخته اي هستند كه موجب تعالي و پيشرفت متقاضي داشتن عزت نفس مي گردند. به خاطر داشته باشيم كه براي پرورش عزت نفس، زندگي فعال و كنجكاوي و ميل به ياد گيري از شاخص هاي بسيار مهمي هستند كه بدون آنها آموزش لازم بر بستري مفيد و پربازده قرار نمي گيرد.

  • درمان كمبود عزت نفس

همچون اعتماد به نفس، پرورش عزت نفس نيز نيازمند داشتن روح و رواني سالم است. اختلالات شخصيتي و رواني اغلب مانعي براي دريافت و درك آموزشهاي عزت نفس مي باشند. با تشخيص نياز هاي پرورش و ساخت عزت اينكه فرد از اين اختلالات غالبا ژنتيك و يا اكتسابي بدور است مي توان به ديگر پيش نفس او پرداخت.

شروع زندگي اي بصورت عملي و فيزيكي فعال و پويا و همينطور تدوين هدفي واقعي با كمك متخصصين از ديگر الزامات و پيش نياز هاي پرورش عزت نفس مي باشند. با انجام و تحقق اين پيش نياز ها حال ميتوان گامهاي لازم را براي رفع فقدان و يا گلوگاههاي رسيدن به عزت نفس برداشت.

منبع : كلينيك طب روان



ارسال توسط سارا بيات
نظرات (0)
[ ]